فرشید مکاری

فرشید مکاری

تکنولوژیهای نوین
فرشید مکاری

فرشید مکاری

تکنولوژیهای نوین

حریم خصوصی در Web3 چیست؟

معرفی

برای Web3، حریم خصوصی همان فیل در اتاق است. این در عین حال بزرگترین نقطه فروش کریپتو است که با اصول عدم تمرکز، ناشناس بودن و بی اعتمادی همراه است و بزرگترین نقطه دردناک آن، با KYCهای طاقت فرسا، PII به راحتی قابل ردیابی، و نگاه همیشه مشکوک از جهان خارج است.


متأسفانه، این نیز موضوعی است که تا حد زیادی اشتباه گرفته شده است و بسیاری از مردم «حریم خصوصی» رمزنگاری را صرفاً بهانه ای برای تأمین مالی تروریست ها و انجام پولشویی می دانند. این واقعیت که توییتر کریپتو به «فرهنگ آنون» خود افتخار می کند و اینکه رسانه های جریان اصلی اغلب (عمدا یا ناخواسته) این تعصبات را تقویت می کنند، به حل این کلیشه ها کمکی نمی کند.


از آنجایی که حریم خصوصی Web3 مفهومی فراگیر است، از تصاویر پروفایل میمون گرفته تا رمزنگاری و اثبات دانش صفر، صحبت درمورد آن در مجموع، و قضاوت کلی در مورد خوب یا بد بودن آن بی فایده است. در عوض، ما باید مشکل را به بخش های مختلف کوچکتر تقسیم کنیم. در این مقاله، ابتدا زیرساخت «حریم خصوصی» Web3 را در سه سطح متمایز - حریم خصوصی سطح شبکه، حریم خصوصی سطح پروتکل، و حریم خصوصی سطح کاربر - تجزیه و تحلیل می‌کنم قبل از اینکه نقش راه‌حل‌های فناوری مانند Zero Knowledge Proofs در آینده را بررسی کنم. حریم خصوصی Web3


حریم خصوصی سطح شبکه

اولین و قدیمی ترین تصور از حریم خصوصی در سطح شبکه است. حریم خصوصی در سطح شبکه جایی است که هر تراکنش یک ارز دیجیتال در یک شبکه بلاک چین مشخص، حریم خصوصی را از طریق مکانیسم‌های اجماع اساسی انتخاب‌های طراحی بلاک چین و سطح شبکه تضمین می‌کند. به این ترتیب، به آنها "سکه های حریم خصوصی" نیز می گویند.


این مفهوم از حریم خصوصی ریشه‌های خود را به پروتکل بیت‌کوین و ایده آن برای ناشناس‌سازی «آدرس‌های کیف پول» به‌عنوان هش‌های رمزنگاری 160 بیتی برمی‌گردد. در حالی که خود بیت‌کوین دارای تراکنش‌های کاملاً شفاف است، جایی که هر کاربر می‌تواند هر تراکنش را در شبکه خود بازرسی کند، اصول طراحی بیت‌کوین برای تمرکززدایی و ناشناس بودن بدون شک نیروی محرکه توسعه «حریم خصوصی در سطح شبکه» و بلاک‌چین‌های اول حریم خصوصی را ایجاد کرده است.


یکی از پروژه های پیشرو در ایجاد حریم خصوصی در سطح شبکه، مونرو است، اولین بلاک چین برای حفظ حریم خصوصی که در سال 2014 تأسیس شد. برخلاف بیت کوین، مونرو کیف پول های کاربر و تراکنش ها را در پشت "امضای حلقه" پنهان می کند، که در آن کاربران در یک "حلقه" معین به آن دسترسی دارند. یک امضای گروهی خاص، و از آن امضای گروه برای امضای معاملات استفاده کنید. بنابراین، برای هر تراکنش معینی در شبکه مونرو، فقط می‌توانید بگویید که از یک گروه خاص است، اما نمی‌دانید کدام کاربر در آن گروه واقعاً تراکنش را امضا کرده است. در اصل، این نوعی "حریم خصوصی در جمعیت" است، که در آن کاربران در گروه‌هایی گرد هم می‌آیند تا حریم خصوصی را برای همه فراهم کنند. 

حلقه امضا در Monero. منبع: https://blog.pantherprotocol.io/ring-signatures-vs-zksnarks-comparing-privacy-technologies/ [3]

پروژه دیگری که به همین فضا می پردازد، ZCash است، یکی از پیشگامان اولیه نوعی از اثبات دانش صفر به نام zk-SNARK که اخیراً رایج شده است. مفهوم اساسی پشت اثبات دانش صفر این است که این روشی است برای اثبات درستی چیزی بدون افشای اطلاعات بیشتر (که می تواند امنیت و حریم خصوصی را به خطر بیندازد) [4].


یک مثال ساده از Zero Knowledge Proof، Autograder Gradescope [5] است. شما باید "ثابت کنید" که تکالیف CS خود را به درستی انجام داده اید، اما نیازی نیست که جزئیات بیشتری در مورد اجرای کد خود به خودکارساز بگویید. درعوض، خودگرید کننده "دانش" شما را از طریق اجرای مجموعه ای از تست های مخفی بررسی می کند، و کد شما باید با خروجی "مورد انتظار" از خودگریدگر Gradescope مطابقت داشته باشد. از طریق تطبیق خروجی «مورد انتظار»، می‌توانید یک مدرک دانش صفر ارائه دهید که نشان می‌دهد تکالیف خود را بدون نشان دادن اجرای کد واقعی خود انجام داده‌اید.


در مورد ZCash، در حالی که تراکنش‌ها به طور پیش‌فرض شفاف هستند، کاربران می‌توانند برای ایجاد تراکنش‌های خصوصی از این «مدارک دانش صفر» استفاده کنند. وقتی کاربر می خواهد تراکنش ارسال کند، یک پیام تراکنش ایجاد می کند که شامل آدرس عمومی فرستنده، آدرس عمومی گیرنده و مبلغ تراکنش است و سپس آن را به اثبات zk-SNARK تبدیل می کند که تنها چیزی است که ارسال می شود. به شبکه این اثبات zk-SNARK حاوی تمام اطلاعات لازم برای اثبات صحت تراکنش است، اما هیچ یک از جزئیات خود تراکنش را فاش نمی کند. این بدان معناست که شبکه می‌تواند تراکنش را بدون اینکه بداند چه کسی آن را ارسال کرده، چه کسی آن را دریافت کرده یا مبلغ مربوطه را تأیید می‌کند.


علیرغم تفاوت‌های طراحی و پیاده‌سازی آن‌ها، برای Monero و ZCash، حریم خصوصی تراکنش در سطح بلاک چین تضمین می‌شود، به طوری که همه تراکنش‌ها در شبکه انجام می‌شوند.

rk به طور خودکار خصوصی بودن تضمین می شود. این ضمانت حفظ حریم خصوصی می تواند به راحتی توسط بازیگران بد برای انجام پولشویی، فعالیت های تروریستی و قاچاق مواد مخدر مورد سوء استفاده قرار گیرد، و Monero به ویژه به دلیل محبوبیت خود در دارک وب بدنام است  علاوه بر این، از آنجایی که مونرو و سایر «سکه‌های حریم خصوصی» مترادف با فعالیت‌های مالی غیرقانونی می‌شوند، کاربرانی که از این «سکه‌های حریم خصوصی» استفاده می‌کنند را از نگرانی‌های قانونی حفظ حریم خصوصی دور می‌کند و یک حلقه بازخورد منفی را تغذیه می‌کند که تنها منجر به اقتصاد سایه مضرتر می‌شود.


این بزرگترین اشکال تضمین حریم خصوصی در سطح شبکه است: این یک رویکرد "همه یا هیچ" در طراحی است، که در آن بین شفافیت یک تراکنش و حریم خصوصی این تراکنش یک مبادله با مجموع صفر وجود دارد. دقیقاً به دلیل عدم شفافیت است که «حریم خصوصی در سطح شبکه» بیشترین خشم را از سوی تنظیم‌کننده‌ها به دنبال دارد و دلیل اینکه چندین صرافی متمرکز ارزهای دیجیتال مانند Coinbase، Kraken و Huobi، Monero، ZCash و سایر سکه‌های حفظ حریم خصوصی را از فهرست حذف کرده‌اند. در چندین حوزه قضایی


حریم خصوصی سطح پروتکل

یک رویکرد متفاوت برای حفظ حریم خصوصی، تضمین "حریم خصوصی در سطح پروتکل" است، جایی که به جای اینکه تراکنش‌های خصوصی را در سطح اجماع شبکه بلاک چین کدگذاری کنیم، تراکنش‌های خصوصی را روی یک پروتکل یا برنامه‌ای که در بالای یک بلاک چین اجرا می‌شود پردازش می‌کنیم. شبکه.


از آنجایی که شبکه های بلاک چین اولیه، مانند بیت کوین، قابلیت برنامه ریزی محدودی داشتند، ایجاد «حریم خصوصی در سطح پروتکل» فوق العاده سخت بود، و جدا کردن شبکه بیت کوین و پیاده سازی حریم خصوصی از ابتدا در قالب یک بلاک چین و جدید بسیار آسان تر بود. "سکه حریم خصوصی." اما با ظهور اتریوم و ظهور «قراردادهای هوشمند»، این راه کاملاً جدید را برای پروتکل‌های حفظ حریم خصوصی باز کرد.


یکی از برجسته‌ترین نمونه‌های «حریم خصوصی سطح پروتکل» Tornado Cash است که یک برنامه غیرمتمرکز (dApp) در اتریوم است که تراکنش‌ها را با هم در یک استخر به منظور تضمین حریم خصوصی تراکنش‌ها «ترکیب» می‌کند - از لحاظ مفهومی تا حدودی شبیه به «ترکیب در مونرو» است. با جمعیت».


پروتکل Tornado Cash به طور کلی سه مرحله اصلی دارد:


سپرده: کاربران وجوه خود را به یک قرارداد هوشمند Tornado Cash ارسال می کنند. این یک تراکنش خصوصی را با یک "مجموعه ناشناس" که به طور تصادفی ایجاد شده است، آغاز می کند، که گروهی از کاربران هستند که همزمان تراکنش هایی را نیز انجام می دهند.

مخلوط کردن: Tornado Cash وجوه واریز شده را با وجوه سایر کاربران در مجموعه ناشناس مخلوط می کند و ردیابی فرستنده یا گیرنده اصلی را دشوار می کند. این فرآیند «اختلاط» یا «ناشناس» نامیده می‌شود.

برداشت: هنگامی که وجوه ترکیب شد، کاربران می توانند وجوه خود را به آدرس جدیدی که انتخاب می کنند برداشت کنند و پیوند بین آدرس اصلی و آدرس مقصد قطع شود. سپس کاربر می تواند تراکنش را با ارسال مستقیم وجوه از آدرس مقصد "جدید" به گیرنده انجام دهد. 

متأسفانه، در آگوست 2022، تورنادو کش توسط دولت ایالات متحده تحریم شد، زیرا دفتر کنترل دارایی های خارجی (OFAC) ادعا کرد که هکرهای کره شمالی از این پروتکل برای شستشوی وجوه دزدیده شده استفاده می کنند . در نتیجه این سرکوب، کاربران، شرکت‌ها و شبکه‌های ایالات متحده دیگر قادر به استفاده از Tornado Cash نیستند. Circle ناشر استیبل کوین USDC یک گام فراتر رفت و بیش از 75000 دلار وجوه متصل به آدرس های Tornado Cash را مسدود کرد و GitHub حساب های توسعه دهندگان Tornado Cash را حذف کرد 


این یک طوفان بحث‌برانگیز در حوزه رمزنگاری به راه انداخت، زیرا بسیاری استدلال می‌کردند که اکثریت قریب به اتفاق کاربران از Tornado Cash برای تراکنش‌های قانونی حفظ حریم خصوصی استفاده می‌کنند و کاربران پروتکل نباید برای اعمال بد یک اقلیت کوچک مجازات شوند. اما نکته مهم این است که از آنجایی که Tornado Cash به جای یک راه حل «حریم خصوصی در سطح شبکه» یک «حریم خصوصی در سطح پروتکل» در اتریوم است، بر خلاف مونرو، سرکوب و پیامدها فقط به این یک پروتکل در شبکه اتریوم محدود شد تا اینکه بر کل شبکه تأثیر بگذارد. و ZCash، اتریوم به دلیل این تحریم ها از لیست Coinbase حذف نشد.


یک رویکرد جایگزین برای "حریم خصوصی در سطح پروتکل" که توسط شبکه آزتک پیشگام بود، بر "تجمیع" برای محافظت از وجوه کاربر و پشتیبانی از تراکنش های خصوصی تمرکز دارد. محصول اولیه آزتک zk.money است که از یک اثبات دانش صفر بازگشتی عمیق دو لایه برای مقیاس‌بندی و حفظ حریم خصوصی استفاده می‌کند. اولین ZKP صحت تراکنش محافظت شده را ثابت می کند و اطمینان می دهد که تراکنش در واقع خصوصی بوده و هیچ نشت اطلاعاتی وجود ندارد. ZKP دوم برای خود جمع‌آوری استفاده می‌شود، تا محاسبات دسته‌ای از تراکنش‌ها را با هم جمع کند و اطمینان حاصل کند که همه آنها به درستی اجرا شده‌اند 


در حالی که راه‌حل‌های «حریم خصوصی سطح پروتکل» مبتنی بر جمع‌آوری هنوز در مراحل اولیه خود هستند، آنها تکامل بعدی راه‌حل‌های «حریم خصوصی سطح پروتکل» را نشان می‌دهند. یکی از مزیت های کلیدی راه حل های جمع آوری نسبت به حریم خصوصی سطح پروتکل مبتنی بر dApp

راه‌حل‌هایی مانند Tornado Cash، مانند مقیاس‌پذیری افزایش‌یافته آن‌ها، زیرا محاسبات سنگین تا حد زیادی خارج از زنجیره اتفاق می‌افتد. علاوه بر این، از آنجا که بسیاری از تحقیقات جمع‌آوری صرفاً بر افزایش محاسبات متمرکز شده‌اند، هنوز فضای کافی برای کاوش در کاربرد و گسترش این فناوری‌ها در حوزه حریم خصوصی وجود دارد.


حریم خصوصی سطح کاربر

سومین رویکرد (و جدیدترین) برای مفهوم سازی حریم خصوصی در Web3 از طریق کاوش در "حریم خصوصی سطح کاربر" است، که در آن تضمین های حریم خصوصی برای داده های یک کاربر به جای تمرکز بر داده های تراکنش کاربر ایجاد می شود. در هر دو سطح «شبکه» و «پروتکل»، شاهد مشکل تکرارشونده اقلیتی از بازیگران بد (مانند تراکنش‌های دارک وب و طرح‌های پولشویی) هستیم که بر استفاده از شبکه و پروتکل برای اکثریت بی‌گناهی که صرفاً نگران هستند، تأثیر می‌گذارند. برای حفظ حریم خصوصی داده های شخصی آنها


نکته مهم «حریم خصوصی سطح کاربر» این است که از طریق تمرکز بر روی کاربران تکی خود شبکه، یک شکل «هدفمند» از فیلتر را انجام می‌دهیم که در آن کاربران و آدرس‌های خوش‌خیم می‌توانند به صورت خصوصی با شبکه بلاک چین تعامل داشته باشند، در حالی که کاربران بد می‌توانند این فیلتر را داشته باشند. به سرعت فیلتر شد همانطور که می توانید تصور کنید، این یک کار هرکولی است، که در یک خط ظریف بین شفافیت و حریم خصوصی قدم می گذارد. این دیدگاه کاربر محور از حریم خصوصی همچنین یک بحث (و صنعت) کامل را در مورد نقش و آینده هویت غیرمتمرکز (dID) مجاور و برگرفته از مسئله حریم خصوصی Web3 ایجاد می کند . برای اختصار، من در مورد این سوال از KYC و احراز هویت در Web3 بحث نمی کنم.


بینش اصلی "حریم خصوصی سطح کاربر" جداسازی و بازتصویر رابطه بین خود کاربر و آدرس‌های کیف پول آنها در زنجیره است، زیرا آدرس‌های کیف پول شناسه‌های اتمی در شبکه بلاک چین هستند. نکته مهم این است که نقشه‌برداری یک به چند از کاربران به زنجیره‌ها وجود دارد: کاربران اغلب بیش از یک آدرس کیف پول را در هر شبکه بلاک چینی که با آن تعامل دارند کنترل می‌کنند. این ایده «تجزیه هویت روی زنجیره» است. بنابراین، محور "حریم خصوصی در سطح کاربر" یافتن راهی امن برای نگاشت اطلاعات شناسایی شخصی کاربران (PII) به همه این هویت های تکه تکه شده در زنجیره است.


یک پروژه کلیدی در این زمینه، Notebook Labs است که به دنبال استفاده از Zero Knowledge Proofs برای پیوند دادن هویت های تکه تکه شده با PII کاربر  است، در حالی که تضمین های زیر را ارائه می دهد:


کاربران می توانند انسانیت خود را با هر هویت تکه تکه شده در زنجیره اثبات کنند

پیوند دادن این هویت ها به یکدیگر غیرممکن است (مگر اینکه کلید مخفی کاربر فاش شود)

برای هیچ شخص ثالث یا حریفی غیرممکن است که هویت تکه تکه شده در زنجیره را به هویت واقعی کاربر مرتبط کند.

اعتبارنامه ها را می توان در بین هویت ها جمع کرد

هر انسانی یک مجموعه واحد از هویت های تکه تکه شده روی زنجیره را دریافت می کند 

در حالی که مشخصات رمزنگاری پروتکل فراتر از محدوده این مقاله است، آزمایشگاه نوت بوک دو اصل اصلی "حریم خصوصی سطح کاربر" را نشان می دهد - اهمیت پرداختن به تجسم مجدد رابطه بین انبوهی از هویت های تکه تکه شده در زنجیره با کاربران انسانی در دنیای واقعی. و همچنین نقش مهمی که Zero Knowledge Proofs در تجمیع و پیوند همه این هویت ها با هم دارند 


یکی دیگر از راه حل های نوظهور برای مسئله «حریم خصوصی سطح کاربر» ایده «کیف پول های مخفی» است. مجدداً، ایده «کیف‌پول‌های مخفی» با استفاده از این واقعیت که یک کاربر معمولاً بیش از یک هویت روی زنجیره دارد، از تکه تکه شدن هویت‌های زنجیره‌ای استفاده می‌کند. برخلاف Tornado Cash و دیگر راه‌حل‌های «حریم خصوصی سطح پروتکل»، که به دنبال پنهان کردن داده‌های تراکنش هستند، آدرس‌های مخفی به دنبال پنهان کردن افراد واقعی در پشت آدرس‌های فرستنده و گیرنده هستند. این امر اساساً از طریق یافتن الگوریتمی برای تولید سریع و خودکار "کیف پول های یکبار مصرف" برای تراکنش کاربر پیاده سازی می شود 


یک تفاوت مفهومی مهم بین "کیف پول های مخفی" و راه حل های حفظ حریم خصوصی که قبلاً مورد بحث قرار گرفت مانند Monero و Tornado Cash این است که این نوعی "حریم خصوصی در میان جمعیت" نیست. این بدان معناست که برخلاف Tornado Cash، که فقط می‌تواند تضمین‌های حفظ حریم خصوصی را برای انتقال توکن‌های اصلی مانند ETH ایجاد کند، کیف‌پول‌های مخفیانه همچنین می‌توانند ضمانت‌های امنیتی برای توکن‌های خاص و NFT، یا دارایی‌های زنجیره‌ای منحصربه‌فرد ارائه کنند که «جمعیت» برای ترکیب کردن در [. 17]. با این وجود، تاکنون بحث "کیف پول های مخفیانه" در اتریوم در مرحله تئوری باقی مانده است و اثربخشی پیاده سازی و عواقب قانونی این راه حل تکنولوژیکی جدید هنوز دیده نشده است.


آینده برای حفظ حریم خصوصی در Web3

همانطور که می بینیم، حریم خصوصی در Web3 پیچیده است. رویکردهای مختلف به مشکل - در سطح شبکه، در سطح پروتکل و در سطح کاربر - راه‌حل‌های مختلفی را برای آن پیشنهاد می‌کنند و مبادلات مختلف بین شفافیت و حریم خصوصی را بررسی می‌کنند. با این حال، هر بحثی درباره حریم خصوصی بدون در نظر گرفتن روی دیگر سکه: شفافیت و پاسخگویی ناقص است.


خوب یا بد، تنظیم کننده ها هستند

درست است که می گوییم باید مسئولیت پذیری بیشتری در تراکنش های ارزهای دیجیتال وجود داشته باشد. بازیگران بدی که در پولشویی، فعالیت های تروریستی و کلاهبرداری مالی شرکت می کنند، صرف نظر از اینکه از فیات یا رمزارز برای تکمیل تراکنش های خود استفاده می کنند، باید پاسخگو باشند. اما امیدواریم که در Web3 این مسئولیت‌پذیری بدون توسل دولت‌ها به قطع شبکه‌های حریم خصوصی و مجبور کردن مردم به استفاده از این بلاک‌چین‌ها «از لحاظ رمزگذاری برهنه» محقق شود. حریم خصوصی باید به عنوان یک حق اساسی و معیاری برای حیثیت دیجیتال تلقی شود.


برای مدت طولانی، حریم خصوصی و پاسخگویی به عنوان یک بازی حاصل جمع صفر در نظر گرفته می شد، که در آن شما می توانید داده های خود را مخفی کنید و حریم خصوصی داشته باشید، یا داده های خود را نشان دهید و شفافیت داشته باشید. نوآوری Web3 در راه‌حل‌های فن‌آوری ظریف، به‌ویژه Zero Knowledge Proofs، برای غلبه بر این معضل حاصل جمع صفر، ناشی می‌شود. اما بار جامعه Web3 است، نه سازمان‌های نظارتی، که نشان دهد این فناوری‌ها واقعاً می‌توانند در تضمین حریم خصوصی و مسئولیت‌پذیری کار کنند.


در اغلب موارد، Zero Knowledge Proofs به عنوان آخرین راه حل برای هر مشکل حفظ حریم خصوصی تبلیغ می شود. اما علیرغم همه جادوی ریاضی آنها، ZKP ها از این که نوشدارویی برای تمام نگرانی های حریم خصوصی Web3 باشند فاصله زیادی دارند و دارای چندین اشکال اساسی هستند. اولاً، ZKP ها اغلب مدارهای بسیار تخصصی هستند که برای اثبات یک قطعه اطلاعات خاص که به روشی خاص ساختار یافته است، استفاده می شوند. به طور کلی، آنها از عدم مقیاس پذیری و سازگاری رنج می برند. ثانیاً، ایجاد، اجرا و نگهداری آن‌ها بسیار گران هستند، و نیاز به مرتبه‌های بزرگی قدرت محاسباتی بیشتری نسبت به برنامه‌های غیر ZKP دارند.


بنابراین، هنگامی که به ZKP ها در حوزه حریم خصوصی فکر می کنید، سوال مهم همیشه این خواهد بود که "چه چیزی را می خواهید ثابت کنید، و "چرا"؟ از این گذشته، ناهار رایگان وجود ندارد و طراحی ZKP همیشه هزینه دارد. اعلام اینکه ZKP ها همه چیز را در حریم خصوصی حل می کنند، همانقدر غیرمسئولانه است که تنظیم کننده ها همه پروتکل های حفظ حریم خصوصی را ببندند.


اساسا حریم خصوصی در Web3 فقط یک سوال مهندسی نیست. این یک اصل اولیه است. از زمان انتشار وایت پیپر بیت کوین و پذیرش تجاری بلاک چین، یکی از اصول اساسی Web3 تاکید آن بر عدم اعتماد است – جایی که نیازی نیست به اطلاعاتی که به طور بالقوه می تواند آن اعتماد را علیه شما تبدیل کند، به اطلاعات اعتماد کنید. یک شبکه تنها زمانی می تواند واقعاً غیرقابل اعتماد باشد که حریم خصوصی کاربرانش از طریق روشی غیرمتمرکز، شفاف و بی طرفانه تضمین شود.


بنابراین حریم خصوصی در Web3 چگونه باید باشد؟ این مبرم ترین سوالی است که باید تصمیم بگیریم.



منابع

[1] https://bitcoin.org/en/protect-your-privacy


[2] https://decrypt.co/resources/monero


[3] https://blog.pantherprotocol.io/ring-signatures-vs-zksnarks-comparing-privacy-technologies/


[4] https://z.cash/technology/zksnarks/


[5]  Gradescope  https://medium.com/web3-insights/zk-sync- v2-0-and-the-future-of-zk-rollups-2d9617d5193b


[6] https://dailycoin.com/monero-xmr-darknet-darling/


[7] https://www.techtarget.com/searchsecurity/news/252512394/Monero-and-the-complicated-world-of-privacy-coins


[8] https://messari.vercel.app/article/on-chain-privacy


[9] https://www.coincenter.org/education/advanced-topics/how-does-tornado-cash-work/


[10] https://home.treasury.gov/news/press-releases/jy0916

Metaverse چیست ؟ کجا هستیم و به کجا می رویم؟|آینده اینترنت متاورس چیست؟

Metaverse چیست ؟  کجا هستیم و به کجا می رویم؟|آینده اینترنت متاورس چیست؟

Metaverse چیست ؟ Web3 یک شکل غیرمتمرکز اینترنت در آینده است که کاربران مالک آن می شوند. به جای استفاده از برنامه‌ها و پلتفرم‌های رایگانی که داده‌های کاربران را جمع‌آوری می‌کنند، مانند فاز فعلی Web2، کاربران در فاز Web3 آینده می‌توانند خودشان در ایجاد، عملکرد و مدیریت پروتکل‌ها شرکت کنند.

Metaverse چیست ؟  کجا هستیم و به کجا می رویم؟

از زمانی که فیسبوک در 28 اکتبر 2021 به متا تغییر نام داد، مفهوم مبهمی که الهام‌بخش نام جدید بود، موضوع داغ در حوزه بحث های مربوط با اینترنت و فضای مجازی  بوده است.اگرچه ممکن است به نظر برسد که متاورس محصول جاه طلبی  زیاد متا است، اما اصلاً اینطور نیست. برخی استدلال می کنند که مارک زاکربرگ زمان زیادی را صرف توصیف در طول کنفرانس Connect 2021 کرده است، در حالی که برخی دیگر آن را تکامل بعدی اینترنت می دانند که به عنوان Web3 یا Web 3.0 شناخته می شود.

تا حدی به این دلیل است که متاورس برای افراد مختلف معنای متفاوتی دارد، اما همچنین به این دلیل است که مرز بین دنیای مجازی و واقعیت غیرقابل تشخیص شده است.

Metaverse چیست ؟ و مفهوم آن از کجا آمده است؟


اصطلاح متاورس را می‌توان به نیل استفنسون و رمان علمی تخیلی ‌اش، Snow Crash، ردیابی کرد. این رمان در سال 1992 منتشر شد و به همراه رمان نورومنسر اثر ویلیام گیبسون، که فضای داده واقعیت مجازی به نام ماتریس را توصیف می کند، به عنوان یکی از قوانین این ژانر در نظر گرفته می شود.

متاورس در Snow Crash یک فضای واقعیت مجازی سه بعدی است که از طریق پایانه های شخصی و عینک های واقعیت مجازی قابل دسترسی است که اشتراکات زیادی با Oculus Quest (نوعی برند عینک واقعیت مجازی) و سایر هدست های واقعیت مجازی دارد. این فضای سه بعدی در نظر کاربران خود به عنوان یک محیط شهری ایجاد شده در امتداد جاده ای به عرض صد متر به نام خیابان به نظر می رسد. استفنسون می نویسد:

مانند هر مکان در واقعیت، خیابان در معرض توسعه است. توسعه دهندگان می توانند خیابان های کوچک خود را با تغذیه(انشعاب) از خیابان اصلی بسازند. آن‌ها می‌توانند ساختمان‌ها، پارک‌ها، تابلوها و همچنین چیزهایی بسازند که در واقعیت وجود ندارند، مانند نمایش‌های نوری وسیع در بالای سر، محله‌های خاصی که قوانین فضازمان سه‌بعدی در آن نادیده گرفته می‌شود، و مناطق جنگ آزاد که مردم می‌توانند به آنجا بروند. همدیگر را بکشند .

اگر دیدگاه استفنسون از متاورس آشنا به نظر می رسد، به این دلیل است که بازی های آنلاین چندنفره انبوه (MMOG یا معمولاً MMOs) بسیاری از ویژگی های آن را به اشتراک می گذارند. به عنوان مثال، در Second Life (منتشر شده در سال 2003)، کاربران می توانند آواتارهای واقعی را سفارشی کنند، با دیگر بازیکنان ملاقات کنند، آیتم های مجازی ایجاد کنند، دارایی مجازی داشته باشند و کالاها و خدمات را مبادله کنند.

تجربیات مجازی مانند زندگی دوم را می توان به عنوان پیش متاورس توصیف کرد. چرا پیشوند؟ زیرا آنها در انزوا وجود دارند و هر یک جزیره دیجیتالی است که ساکنان و دارایی های مجازی آنها هرگز آن را ترک نمی کنند. متاوریستی که مارک زاکربرگ می خواهد ایجاد کند، تجربه مجازی بزرگی نیست، بلکه نسخه بعدی اینترنت است.

ما از دسکتاپ به وب و به موبایل رسیده ایم. از متن گرفته تا عکس و ویدیو. زاکربرگ در نامه‌ای اخیرا به کارمندانش می‌نویسد، اما این پایان خط نیست. پلتفرم بعدی حتی فراگیرتر خواهد بود - یک اینترنت مجسم شده که در آن تجربه دارید، نه اینکه فقط به آن نگاه کنید. ما این را متاورس می‌نامیم و هر محصولی را که می‌سازیم لمس می‌کند

آیا متاورس از قبل وجود دارد؟

اگر قرار است متاورس به یک اینترنت تجسم یافته تبدیل شود، پس باید ویژگی های خاصی داشته باشد که آن را از تجربیات واقعیت مجازی مجزا کند .

متیو بال، سرمایه‌دار خطرپذیر، آنها را در وب‌سایت خود شرح می‌دهد:

متاورس یک شبکه انبوه مقیاس‌پذیر و قابل تعامل از جهان‌های مجازی سه‌بعدی ارائه‌شده در زمان واقعی است که می‌تواند به طور همزمان و مداوم توسط تعداد مؤثرو نامحدودی از کاربران با حس حضور فردی و با تداوم داده‌هایی مانند هویت، تاریخ، تجربه شود.

بیایید ویژگی های متاورس را برای وضوح بهتر فهرست کنیم:

  • مقیاس انبوه
  • قابل همکاری
  • در زمان واقعی ارائه شده است
  • دنیای مجازی سه بعدی
  • همزمان
  • مداوم
  • تعداد نامحدود کاربر
  • حس حضور فردی
  • تداوم داده ها

Metaverse: یک نمونه خرده فروشی آینده نگر

در عمل، متاورس زمانی وجود خواهد داشت که کاربر بتواند وارد یک مرکز خرید مجازی بزرگ شود که می‌تواند توسط افراد زیادی به اندازه فضای مجازی تجربه شود، یک کالای دیجیتال منحصر به فرد را خریداری کند و سپس همان کالای دیجیتالی را چند هفته بعد در داخل آن بفروشد. یک دنیای مجازی کاملاً متفاوت - یا شاید در توییتر، eBay یا OpenSea.


برخی ممکن است بگویند، یک دقیقه صبر کنید. من این فیلم را دیده ام.

فیلم Ready Player One که ابتدا کتابی بود که توسط ارنست کلاین نوشته شد و توسط Random House در سال 2011 منتشر شد، توسط استیون اسپیلبرگ کارگردانی شد و ممکن است بهترین نمونه بصری ما در حال حاضر باشد از اینکه متاورز از نظر مفهومی چگونه به نظر می رسد.

با این حال، این فیلم تفاوت‌های اساسی با دیدگاه‌های کارشناسان درباره متاورسی که به‌زودی عرضه می‌شود، دارد، از جمله اینکه تنها یک پلتفرم اصلی در فیلم وجود دارد، Oasis، که متاورسی ساخته شده توسط شرکت بازی‌سازی تخیلی Gregarious Games را تشکیل می‌دهد. تفاوت عمده دیگر استفاده اولیه از سخت‌افزار VR برای تعامل در نسخه فیلم متاورس است، زیرا برخی از کارشناسان معتقدند که واقعیت مجازی در مقایسه با سخت‌افزار AR (که در فیلم بر آن تاکید نشده است) استفاده کلی کمتری خواهد داشت.

 

چه چیزی به متاورس قدرت خواهد داد؟

متاورس توسط اشکال متنوعی از فناوری مانند زیرساخت های ابری، ابزارهای نرم افزاری، پلتفرم ها، برنامه های کاربردی، محتوای تولید شده توسط کاربر و سخت افزار هدایت می شود. علاوه بر الزامات فنی، متاورس شامل تجربیات کاربری مختلفی از جمله: سرگرمی، بازی، تجارت، تعاملات اجتماعی، آموزش و تحقیق خواهد بود.

متاورس کی می رسد؟

سوال این است که چقدر طول می کشد تا از پیش متاورهای مختلف به سمت متاورژن بزرگ حرکت کنیم؟ مارک زاکربرگ معتقد است که تا پایان دهه خواهد بود، اما همچنین می تواند خیلی زودتر از این اتفاق بیفتد زیرا عناصر اساسی در حال حاضر وجود دارند.

زیرساخت پشت اینترنت امروزی به تعداد زیادی از مردم اجازه می دهد تا در محیط های مجازی جمع شوند، مانند زمانی که بیش از 12.3 میلیون بازیکن برای کنسرت واقعیت مجازی در Fortnite با حضور تراویس اسکات تنظیم شدند. این زیرساخت کنونی بسیار چشمگیر است، اما احتمالاً برای حمایت از تصور کارشناسان صنعت متاورس، باید بیشتر تکامل یابد.

ما همچنین سخت افزاری برای ارائه محیط های مجازی واقعی و آواتارها به صورت سه بعدی داریم. متا مالک اصلی تولید کننده هدست های واقعیت مجازی، Oculus است. مایکروسافت از اولین عرضه‌اش در سال 2016 از موارد استفاده سازمانی مختلف با عینک‌های هوشمند واقعیت ترکیبی هولولنز پشتیبانی کرده است. علاوه بر این، شایعه شده است که اپل هدست‌های واقعیت افزوده و واقعیت مجازی خود را در سال 2022 عرضه خواهد کرد. HTC، Pico، MagicLeap و سایر تولیدکنندگان به سرعت در حال پیشرفت هستند. پلتفرم‌های سخت‌افزاری مختلف، در حالی که معماری‌های فناوری آبشار بارهای محاسباتی مختلف را در زیرساخت‌های سرور بک‌اند به دستگاه‌های لبه منتقل می‌کنند. Furioos یونیتی یک نمونه بارز از استریم محیط‌های سه‌بعدی کاملاً تعاملی است که در آن فشار سنگین رندر کردن محیط‌ها توسط زیرساخت سرور GPU مقیاس‌پذیر خودکار آنها انجام می‌شود. متاورس یک تجربه محاسباتی فراگیر خواهد بود که در آن کاربران می‌توانند از دستگاه‌های سنتی مانند

 رایانه‌ها و دستگاه‌های تلفن همراه بهره ببرند و در عین حال تجربه را با ابزارهای پوشیدنی همه جانبه AR و VR افزایش دهند.

در نهایت، می‌توان از همان فناوری‌های نوآورانه‌ای که از زمان پیدایش شبکه بیت‌کوین در ژانویه 2009، صنعت خدمات مالی را مختل کرده است برای فعال کردن تداوم داده‌ها در متاورس استفاده کرد. NFTها یا توکن‌های غیرقابل تعویض، نمونه‌ای عالی از این است که چگونه می‌توان از فناوری بلاک چین برای تأیید مالکیت دارایی‌های دیجیتال (رمزارز)استفاده کرد و در حال حاضر پلتفرم‌های واقعیت مجازی سه بعدی وجود دارند که از آنها بهره می‌برند.

مارک پتیت، معاون و مدیر کل Unreal Engine در EPIC Games، اخیراً در مصاحبه ای اظهار داشت که متاورس به «جهان های مجازی مشترکی که پایداری را در خود جای داده است» نیاز دارد. این بدان معناست که برای یک تجربه مشتری ایده آل، کاربر باید بتواند با وسایل دیجیتال خود از جهانی به جهان دیگر حرکت کند. نمونه‌ای از آن این است که کفش‌های NFT کاربر خریداری شده از نایک در آینده برای استفاده از آواتار در پلتفرم Meta’s Horizon در دسترس خواهند بود و همچنین در دنیای مجازی دیگر مانند Fortnite و Minecraft.

مثال دیگر برای Metaverse چیست ؟

Decentraland، یک دنیای کاملاً غیر متمرکز است که هیچ رهبری مرکزی ندارد. جهان مبتنی بر بلاک چین اتریوم است و توسط یک سازمان مستقل غیرمتمرکز کنترل می شود. از طریق این سازماندهی و رای‌گیری، بازیکنان می‌توانند سیاست‌هایی را که تعیین‌کننده نحوه رفتار جهان است، کنترل کنند. Decentraland همچنین دارای ارز غیرمتمرکز خود، MANA است که می تواند در صرافی های ارزهای دیجیتال با سایر ارزها مبادله شود.

در آینده، Decentraland می‌تواند یکی از بسیاری از جهان‌های غیرمتمرکز باشد که بخشی از متاورس را تشکیل می‌دهند، با دارایی‌های دیجیتال و ارزها که بین آن‌ها جریان دارند، همان‌طور که پول‌های واقعی و کالاهای فیزیکی توسط افرادی که در کشورهای مختلف زندگی می‌کنند در دنیای واقعی رد و بدل می‌شوند.

در حالی که هیچ کس مالک متاورس نیست - درست مثل کسی که امروز صاحب اینترنت نیست - قطعاً بازیگران مهم زیادی در این فضا وجود خواهند داشت و شرکت هایی مانند متا، مایکروسافت، یونیتی، اپیک گیمز، روبلکس، و دیگران می خواهند در میان آنها حضور داشته باشند. به همین دلیل است که آنها میلیاردها دلار برای تحقق رویای علمی تخیلی سرمایه گذاری می کنند.

متاورز فقط ایده ای است که اولین بار توسط نویسنده علمی تخیلی نیل استفنسون در رمانش توصیف شد. به زودی، ممکن است به واقعیت تبدیل شود، زیرا بسیاری از شرکت‌های بزرگ فناوری شرط می‌بندند که به اندازه اینترنت امروزی اگر بزرگ‌تر نباشد خواهد بود. هرکسی که نمی‌خواهد منتظر تجربیات مجازی فردی باشد تا دنیای عظیمی از جهان‌ها را تشکیل دهد، می‌تواند به پلتفرم‌هایی مانند Decentraland، Horizon Workrooms، یا Roblox بپیوندد تا حداقل ایده‌ای از آینده احتمالی داشته باشد.

سه فناوری که آینده متاورس و تجربه بشر را شکل خواهند داد

کلمه "metaverse" وارد کاربرد های رایج شده است، اما راه های مختلفی برای تعریف آن وجود دارد.سه فناوری که آینده متاورس و تجربه بشر را شکل خواهند داد

متاورس با فناوری‌ای که ما برای دسترسی به آن استفاده می‌کنیم، شکل می‌گیرد که می‌تواند شامل واقعیت مجازی (VR)(Virtual reality )، واقعیت افزوده (AR)(Augmented Reality) و رابط‌های مغز و کامپیوتر (BCI)(Brain Computer Interface ) باشد.

سه فناوری که آینده متاورس و تجربه بشر را شکل خواهند داد

شرکت های بزرگ فناوری از جمله اپل، گوگل، متا پلتفرم (فیس بوک)، مایکروسافت، نیانتیک و Valve در حال توسعه فناوری هستند که آینده متاورس را شکل خواهد داد.

در طول سال 2021، کلمه "metaverse" وارد استفاده رایج شد و الهام بخش یک بحث جهانی پر جنب و جوش در مورد اینکه متاورس چه چیزی را نشان می دهد، اینکه آیا در حال حاضر وجود دارد، و مالک آن چه کسی خواهد بود. اما در سال 2022 هنوز تعریف پذیرفته شده ای از چیستی آن نداریم. این مطلب در وب سایت فناوری The Verge به طعنه آمده است: «شاید خوانده باشید که متاورس قرار است جایگزین اینترنت شود. شاید همه ما قرار است آنجا زندگی کنیم. شاید فیس بوک (یا Epic، یا Roblox، یا ده ها شرکت کوچکتر) سعی در تصاحب آن داشته باشد. و شاید ربطی به NFT ها داشته باشد؟

برای کشف پیامدهای احتمالی متاورس، باید دقیقاً بفهمیم که چیست. تلاش برای تعریف را می توان در سه مکتب فکری دسته بندی کرد.

  1. متاورس به عنوان یک محصول یا خدمات

در ژانویه 2020، متیو بال، نویسنده و سرمایه‌گذار، رایج‌ترین شرح ارجاع‌شده از متاورس را منتشر کرد: «شبکه گسترده‌ای از جهان‌های سه‌بعدی و شبیه‌سازی‌های پایدار و بی‌درنگ که [] می‌توانند به طور همزمان توسط تعداد بسیار نامحدودی از کاربران تجربه شوند. هر کدام با حس حضور فردی

طبق تعریف او، متاورس یک محصول یا خدمت است که دارای هفت ویژگی اصلی از جمله پایداری، همزمانی و قابلیت همکاری است. با این حال، بن تامپسون، استراتژیست فناوری، استدلال کرده است که این توصیف در واقع با آنچه که اینترنت در حال حاضر وجود دارد و انجام می دهد، فاصله چندانی ندارد، فقط "با یک لایه سه بعدی در بالای آن".

 

  1. متاورس به عنوان یک مکان

متاورس همچنین به عنوان مکانی توصیف شده است که در آن کاربران می توانند با یکدیگر ارتباط برقرار کنند، تعامل داشته باشند و خود و وسایلشان را در چندین مکان دیجیتالی انتقال دهند. نمونه‌هایی که به ذهن می‌رسد عبارتند از بازی و پلتفرم‌های سازنده مانند Roblox، Epic Games’ Fortnite یا Manticore Games’ Core، که در آن بازیکنان و آواتارهای آن‌ها می‌توانند به‌طور یکپارچه از یک دنیای مجازی به دنیای مجازی دیگر منتقل شوند.

 

  1. متاورس به عنوان یک لحظه

اخیراً، Shaan Puri، کارآفرین استارت‌آپی، تعریف دیگری ارائه کرده است و متاورس را به عنوان یک نقطه از زمان توصیف می‌کند. به طور خاص، متاورس لحظه‌ای است که در آن زندگی دیجیتالی ما - هویت‌های آنلاین، تجربیات، روابط و دارایی‌های ما - برای ما معنادارتر از زندگی فیزیکی‌مان می‌شود. این دیدگاه بر تجربه انسانی تمرکز می کند و گذار به متاورس (فراجهان) را به جای تغییر تکنولوژیک، یک تغییر جامعه شناختی می کند.

 

متاورس در عمل

تعریف سوم تا حدی قانع‌کننده است زیرا بر کسانی تمرکز می‌کند که واقعاً متاورس را می‌سازند و استفاده می‌کنند: مردم. پاسخ به سؤالاتی در مورد چگونگی ظاهر و احساس متاورس - به جای تعمق در مورد ویژگی‌های آن - می‌تواند دیدگاه مفیدی برای پیش‌بینی موج تغییرات اجتماعی-اقتصادی که انتظار می‌رود متاورس آزاد کند، باشد. به هر حال، آینده توسط عملگرایان بی رحم ساخته می شود. نه نظریه پردازان صندلی راحتی که "جنگل کلمات خود را پر پیچ و خم می کنند".

 

و اگر فناوری‌شناسان درست می‌گویند که سال 2022 متفکران را از سازندگان جدا می‌کند، پیشرفت‌های فنی سال گذشته اولین گام‌های امسال را به سوی واقعیت بخشیدن به ماوراء وجه ایجاد خواهد کرد. پیشرفت تا حد زیادی به بهبود روزافزون واحدهای پردازش گرافیکی (GPU)، موتورهای سه بعدی فوتورالیستی، تولید محتوای سریعتر از طریق ویدئوهای حجمی و هوش مصنوعی، شیوع روزافزون رایانش ابری واینترنت 5G، نسبت داده می شود

اما از منظر تجربه انسانی، یک پیشرفت بیش از همه دیگر برجسته است: فناوری های واقعیت توسعه یافته (XR). اینها عبارتند از واقعیت مجازی (VR)، واقعیت افزوده (AR) و رابط های مغز و کامپیوتر (BCI) که در مجموع خود را به عنوان پلتفرم های محاسباتی بعدی در جای خود قرار می دهند.

فناوری‌های واقعیت توسعه‌یافته (VR، AR، و BCI) به عنوان پلتفرم‌های محاسباتی برای متاورس در حال ظهور هستند.

 

XR با پیش‌بینی‌هایی مبنی بر اینکه هدست‌های VR و AR از عرضه جهانی کنسول‌های بازی در سال 2024 پیشی می‌گیرند، پیشرفت سریعی در جهت استفاده از جریان اصلی داشته است. تجارب دیجیتالی انسان را متحول می کند و احتمالاً نقاط ورودی انتخابی را برای متاورس فراهم می کند.


این سوال که در نهایت کدام فناوری XR غالب می شود موضوع بحث های داغ اتاق هیئت مدیره، شرکت ها و افزایش فعالیت های سرمایه گذاری است.

 

متاورس امروز: واقعیت مجازی به عنوان "فرار دیجیتالی"

انتظار می‌رود در چند سال آینده، متاورس خود را عمدتاً از طریق واقعیت مجازی نشان دهد - دنیایی جایگزین و دیجیتالی که می‌تواند برای اهداف مختلف شخصی و سازمانی مورد استفاده قرار گیرد. اعلامیه‌های اخیر متا پلتفرم (فیسبوک سابق)، مایکروسافت و سونی، همگی نشان می‌دهند که هدست‌هایی مانند Meta Quest یا Sony PSVR گزینه‌های مصرف‌کننده برای پیمایش در محیط‌های سه بعدی تعاملی و اجتماعی خواهند بود.

واقعیت مجازی بر ایجاد حس دیجیتالی حضور متمرکز است، که بسیاری از کارشناسان معتقدند کلید ایجاد یک تجربه جذاب و حفظ کاربران خواهد بود. مارک زاکربرگ ادعا می کند که متاورس - در قالب بازی های ویدیویی محبوب - در حال حاضر اینجاست. بسیاری از کارشناسان فناوری انتظار دارند که متا در سال 2022، پس از خرید 68.7 میلیارد دلاری Activision Blizzard توسط مایکروسافت و خرید 3.6 میلیارد دلاری Bungie توسط سونی، شاهد به دست آوردن امتیاز بازی های بزرگ متا باشند. اپلیکیشن Oculus این شرکت (به زودی با نام متا کوئست تغییر نام پیدا می کند) در این فصل تعطیلات پیشتاز فروشگاه اپلیکیشن بود که در طی آن متا ممکن است تا دو میلیون هدست واقعیت مجازی فروخته باشد.

این بینش جدایی بین خود دیجیتالی و فیزیکی ما را حفظ می کند. واقعیت مجازی تنها جانشین جنبه های خاصی از تجربه انسانی خواهد شد. منتقدان ادعا می‌کنند که تکیه بر تعداد معدودی از تولیدکنندگان دستگاه‌های VR و محتوا برای ساخت متاورس، که امروزه در اینترنت وجود دارد تکرار یا حتی تقویت می‌کند: اکوسیستم‌های بسته و مجزا که توسط اپراتور کنترل می‌شوند.

این یک تضاد قوی با آینده ای است که توسط طرفداران وب 3 در نظر گرفته شده است، که معتقدند متاورس باید به عنوان تعادلی در برابر قدرت در اختیار شرکت های بزرگ فناوری عمل کند. این باید فرصتی برای تمرکززدایی از تجربه، کنترل و کسب درآمد از اینترنت به نفع کاربران (یا شهروندان) و تولیدکنندگان محتوا باشد.

متاورس کوتاه مدت: واقعیت افزوده برای تقویت - نه جایگزین - تجربه انسانی

عرضه‌های اخیر و آتی محصولات AR توسط شرکت‌هایی مانند North (Google)، Snap، Nreal، و Tilt Five، پتانسیل واقعیت افزوده را در کنار محدودیت‌هایی که باید برطرف شود تا واقعاً به راه بیفتد، نشان می‌دهد. اما با توجه به شرکت‌هایی که درگیر جنگ استعدادهای فناوری هستند و شایعات مربوط به سخت‌افزار جدید مانند اپل، AR ممکن است دور نباشد.

متاورس بلند مدت: رابط های مغز و کامپیوتر، "پلتفرم نهایی"

شاید گسترده ترین چشم انداز برای متاورس شامل رابط های مغز و کامپیوتر (BCIs) باشد. همه مدل‌های XR امروزه به صفحه نمایش و سیستم‌های کنترل سنتی متکی هستند، حتی اگر برخی از دستگاه‌ها با حس لامسه و بویایی نیز کار کرده باشند. هدف BCI ها جایگزینی کامل صفحه نمایش و سخت افزار فیزیکی است. فناوری هایی مانند Neuralink به جراحی مغز و اعصاب برای کاشت دستگاه ها در مغز نیاز دارد، ایده ای که به طور همزمان بسیاری از مصرف کنندگان بالقوه را دلسرد می کند. محققان همچنین از رابط های عصبی برای بازیابی توانایی صحبت کردن و نوشتن در افرادی که دچار از دست دادن گفتار شده اند استفاده کرده اند.

در زمینه متاورس، شرکت بازی و فناوری Valve سال گذشته به همراه OpenBCI، توسعه دهندگان هدست غیرتهاجمی Galea، کاوش BCI ها را اعلام کرد. برنامه های کاربردی از بازی تا مراقبت های بهداشتی را شامل می شود. OpenBCI پس از گسترش همکاری خود به MIT Media Lab و Tobii، اخیراً بودجه ای را برای ساخت «سیستم عامل ذهن» جمع آوری کرده است. موفقیت یک گام بزرگ به سمت چشم اندازی است که واقعاً فناوری را در تجربه انسانی ادغام می کند.

خطرات پیش‌بینی پیشرفت‌های فناوری

راه‌های مختلفی وجود دارد که متاورس می‌تواند توسعه یابد، که همگی به اکوسیستمی از تحقیقات، نوآوری، سرمایه‌گذاری و سیاست بستگی دارند. هر گونه تلاشی برای پیش بینی برندگان به طور مشهور غیرقابل اعتماد است. اگر متاورس (فراجهان) تحقق یابد، احتمالاً به تجربیاتی گسترش می‌یابد که نمی‌توانیم آن‌ها را پیش‌بینی کنیم، و هر کسی که با اطمینان ادعا می‌کند که می‌داند چه اتفاقی خواهد افتاد، احتمالاً فاقد انعطاف‌پذیری خوش‌بینی کنجکاو است.

 

فناوری های توسعه متاورس چیست ؟ | فناورهایی که برای ساخت متاورس استفاده می شود ؟

متاورس گام بعدی در تکامل اینترنت است. این همگرایی واقعیت فیزیکی، افزوده و مجازی در یک فضای آنلاین مشترک است. Metaverse یک نسخه 4 بعدی از اینترنت فعلی ما است. و می توان آن را به عنوان یک اینترنت در نظر گرفت که شما در داخل آن هستید، نه اینکه فقط به آن نگاه می کنید.این مفهوم بوجود آمده است تا فراتر از بازی‌های ویدیویی و پلتفرم‌های رسانه‌های اجتماعی در حین توسعه رشد کند. کار از راه دور، دولت غیرمتمرکز و شناسایی دیجیتالی ، برخی از ویژگی های احتمالی متاورس هستند. فناوری های توسعه متاورس همچنین می‌توانند با معرفی هدست‌ها و عینک‌های واقعیت مجازی شبکه‌ای چند بعدی شوند و به کاربران امکان پرسه زدن و کاوش در داده های سه بعدی را بدهد.

فناوری های توسعه متاورس چیست ؟ در Metaverse، ما به توده مهمی از فناوری‌های به هم پیوسته، از جمله موارد زیر نیاز داریم :

  1. واقعیت مجازی - محبوب ترین و شناخته شده ترین فناوری Metaverse

این تجربه ای است که موقعیت های واقعی را شبیه سازی می کند. موارد استفاده در زندگی واقعی شامل بازی، شبکه های اجتماعی و آموزش است.

((**جان ریسیتیلو، مدیر عامل Unity Software پیش‌بینی می‌کند که هدست‌های واقعیت افزوده و واقعیت مجازی تا سال 2030 مانند کنسول‌های بازی رایج میشوند.**))

Metaverse با ارائه ابزارهای پوشیدنی مبتنی بر واقعیت مجازی (VR) که افراد را از خانه خود به دنیای مجازی دیگری منتقل می کند، می تواند به طور بالقوه صنایع مختلف را با استفاده از این فناوری تحت پوشش قرار دهد .

نقش فناوری VR در Metaverse

دستکش های VR احتمالاً در آینده نزدیک محبوبیت زیادی خواهند داشت. در حال حاضر چندین پلتفرم وجود دارد که به شما امکان می دهد با سایر کاربران VR ارتباط برقرار کنید. ویژگیهای فیس بوک به شما امکان می دهد دنیای مجازی را کشف کنید که در آن می توانید با مردم در سراسر جهان ارتباط برقرار کنید، در چالش های سرگرم کننده شرکت کنید و حتی دنیای مجازی خود را ایجاد کنید.

این یک تجربه همکاری است که به افراد امکان می دهد بدون در نظر گرفتن فاصله فیزیکی در یک اتاق مجازی کار کنند.

((**VR تنها فناوری مورد استفاده در Metaverse نیست.**))

  1. واقعیت افزوده

واقعیت افزوده (AR) یک نسخه پیشرفته از دنیای فیزیکی واقعی است که از طریق استفاده از عناصر بصری دیجیتال، صدا یا سایر محرک های حسی ارائه شده از طریق فناوری به دست می آید.

در میان افزایش جمع‌آوری و تجزیه و تحلیل داده‌ها، یکی از اهداف اصلی واقعیت افزوده برجسته کردن ویژگی‌های خاص دنیای فیزیکی، افزایش درک آن ویژگی‌ها و به دست آوردن بینش هوشمند و در دسترس است که می‌تواند در برنامه‌های کاربردی دنیای واقعی اعمال شود. چنین داده‌های بزرگی می‌تواند به اطلاع‌رسانی ، تصمیم‌گیری  و به دست آوردن دانش (بینش) کمک کند.


واقعیت افزوده (AR) یکی از بزرگ‌ترین روندهای فناوری در حال حاضر است و تنها زمانی که تلفن‌های هوشمند آماده AR و سایر دستگاه‌ها در سراسر جهان در دسترس‌تر شوند، بزرگ‌تر می‌شود. AR به ما اجازه می‌دهد محیط واقعی زندگی را دقیقاً در مقابل خود ببینیم - درختانی که در پارک تاب می‌خورند، سگ‌هایی که به دنبال توپ هستند، بچه‌هایی که فوتبال بازی می‌کنند. به عنوان مثال، ممکن است یک دایناسور پرنده در حال فرود روی درختان دیده شود، سگ‌ها با همتایان کارتونی خود مخلوط شوند، و بچه‌ها در حال لگد زدن از کنار یک فضاپیمای بیگانه در مسیرشان برای گلزنی دیده شوند.

این تجربه ای است که در آن طراحان بخش هایی از دنیای فیزیکی کاربر را با ورودی های تولید شده توسط کامپیوتر بهبود می بخشند. در نهایت، لنزهای تماسی AR و عینک‌های AR می‌توانند برای تقویت دنیای اطراف و تسهیل دستیاران مجازی با کمک هوش مصنوعی پیچیده استفاده شوند. این هوش مصنوعی به ما کمک می کند تا در دنیای واقعی و مجازی حرکت کنیم.

در حال حاضر، هولولنز مایکروسافت و مجیک لیپ وان برجسته‌ترین هدست‌های واقعیت افزوده و ترکیبی موجود در بازار هستند. آنها عمدتاً برای اهداف سازمانی استفاده می شوند، اما با کاهش قیمت AR، شاهد هدست های AR بیشتری برای عموم مردم خواهیم بود.

  1. فناوری هوش مصنوعی در متاورس

هوش مصنوعی شکاف بین انسان و روبات را پر می کند. فناوری هوش مصنوعی به طرق متعددی برای Metaverse مفید خواهد بود. هوشمند مصنوعی (روبات هوشمند ) با ظاهری واقعی می تواند متاورس را متحول کند و ما میتوانیم با آن تعامل داشته باشیم. آنها می توانند با داستان های زندگی، انگیزه ها و اهداف خود برنامه ریزی شوند. بسته به نوع دنیای مجازی، می‌توانیم در سناریوهای از پیش طراحی‌شده با این شخصیت‌ها شرکت کنیم یا سناریوهای خود را بسازیم.


زمانی که این شخصیت ها بتوانند هوش مصنوعی را نشان دهند، نتایج می تواند شگفت انگیز و سورئال باشد. فناوری هوش مصنوعی می‌تواند به ما کمک کند در ایجاد دارایی‌های Metaverse، مانند شخصیت‌ها، مناظر، ساختمان‌ها، و موارد دیگر را ساده‌سازی کنیم.

برای امکان‌پذیر ساختن این امر، هوش مصنوعی می‌تواند فرآیندهای توسعه نرم‌افزار را خودکار کند، به طوری که ما می‌توانیم دارایی‌های پیچیده‌تری را در متاورس با تلاش کمتر بسازیم.

از هوش مصنوعی می توان برای ایجاد، حسابرسی و ایمن سازی قراردادهای هوشمند در زنجیره بلوکی (بلاک چین) استفاده کرد. اساساً، قراردادهای هوشمند امکان انجام معاملات و توافقات قابل اعتماد را بدون نیاز به یک مرجع مرکزی یا سیستم قانونی فراهم می کنند.

5 مورد استفاده برای فناوری هوش مصنوعی در Metaverse

  1. ایجاد آواتار دقیق
  2. انسان های دیجیتال
  3. دسترسی چند زبانه
  4. گسترش مقیاس دنیای VR
  5. رابط بصری

چرا به فناوری هوش مصنوعی در متاورس نیاز دارد؟

بدون هوش مصنوعی، توسعه یک تجربه متاورس جالب، معتبر و مقیاس پذیر غیرممکن خواهد بود. به همین دلیل است که شرکت‌هایی مانند متا با اتاق‌های فکر و سازمان‌های اخلاقی برای کاهش خطرات هوش مصنوعی بدون محدود کردن آن همکاری می‌کنند.

  1. فناوری بلاک چین - فناوری بلاک چین دی ان ای متاورس است

فناوری بلاک چین در متاورس غیرمتمرکز، شبکه ای ایده‌آل برای تسهیل تراکنش‌های دیجیتالی سریع و ایمن خواهد بود، حتی اگر فناوری بلاک چین با بیت‌کوین BBlockchain برای دستیابی به پتانسیل‌های خارج از ارز دیجیتال به وجود آمد. بلاک چین یک پایگاه داده مشترک غیرمتمرکزاست که به چندین طرف اجازه می دهد به داده ها دسترسی داشته باشند و آن داده ها را در زمان واقعی تأیید کنند.

بلاک چین و ارز دیجیتال

فناوری بلاک چین راه حلی غیرمتمرکز و شفاف برای شواهد دیجیتالی مالکیت، جمع آوری دیجیتال، انتقال ارزش، حاکمیت، دسترسی و قابلیت همکاری ارائه می دهد. ارزهای رمزنگاری شده به افراد این امکان را می دهند که در حین کار و معاشرت، ارزش خود را در محیط دیجیتال سه بعدی منتقل کنند.

 

  1. فناوری رابط های کامپیوتری مغز می تواند دنیای متاورس را رهبری کند

رابط های مغز و کامپیوتر به ما این امکان را می دهند که آواتارها، اشیاء مختلف و تراکنش های دیجیتال را با سیگنال های مغز خود کنترل کنیم. انتظار می رود این فناوری جایگاه اولیه ای در بازارهای بازی های ویدیویی و بهره وری نیروی کار پیدا کند. این فناوری نقش مهمی در سال‌های اولیه Metaverse ایفا نخواهد کرد.

با این حال، در اواسط دهه 2030، برخی از پذیرندگان اولیه ممکن است شروع به استفاده از رابط های مغز و رایانه برای اتصال به نئوکورتکس کنند. نئوکورتکس بخشی از قشر مغز انسان است، جایی که عملکرد شناختی بالاتری از آن منشا گرفته است. به گفته Ray Kurzweil، چندین شرکت در حال حاضر در حال توسعه رابط های مغز و کامپیوتر هستند.

 

  1. زیرساخت اینترنت  6G&5G

استارت‌آپ‌ها و زیرساخت‌های فناوری اطلاعات به طور یکسان در تلاش هستند تا بر مشکلات ارائه یک دنیای مجازی فراگیر در زمان واقعی (Rral time) غلبه کنند. Metaverse سرویسی نیست که در بالای یک برنامه کاربردی عمل کند. نه دنیاست و نه بازی. این نسل بعدی اینترنت است که امکان تعامل در زمان واقعی را فراهم می کند. زیرساخت همان چیزی است که متاورس است.ابتدا در مورد 5G و 6G صحبت کنید. Metaverse به سرعت اینترنت بسیار بالا، پهنای باند بالا و تأخیر کم نیاز دارد، به خصوص زمانی که کاربر وارد دنیای مجازی گسترده با بافت های بسیار دقیق و تعداد چند ضلعی های باورنکردنی بالا می شود. 5g فرکانس‌های بسیار بالا را در طیف موج میلی‌متری فعال می‌کند، که امکاناتی مانند تجربه‌های VR که شامل حس لامسه و تجربه‌های واقعیت افزوده است که به بازدیدکنندگان اجازه می‌دهد در زمان واقعی با کاراکترهای هوش مصنوعی گفتگو داشته باشند را باز می‌کند.

در نهایت، 6G جایگزین 5G خواهد شد. 6G در حال حاضر یک فناوری در دسترس نیست. اما چندین کشور در حال حاضر ابتکارات تحقیقاتی را آغاز کرده اند. برخی از کارشناسان تخمین می زنند که می تواند یک تا دو برابر سریعتر از 5باشد که معادل یک ترابایت در ثانیه است. با این سرعت می توانید 142 ساعت فیلم نتفلیکس را در یک ثانیه دانلود کنید. بر اساس مقاله سفید(WHITEPAPER) NTT Docomo، 6G این امکان را برای فضای سایبری فراهم می کند تا از افکار و اعمال انسان در زمان واقعی پشتیبانی کند.

رابط‌های حسی از طریق دستگاه‌های پوشیدنی و میکرودستگاه‌های نصب‌شده بر روی بدن انسان(BCI)، مانند زندگی واقعی به نظر می‌رسند.

  1. وب 3.0 - فناوری اینترنت نسل بعدی

من در مورد وب 3.0 در نوشته های قبلی خیلی صحبت خواهم کرد. با وب 1.0. سازندگان محتوا کمیاب بودند و اکثریت قریب به اتفاق کاربران صرفاً به عنوان مصرف کنندگان محتوا عمل می کردند. در بیشتر موارد، به طور مکرر در عصر وب 2.0. وب 2.0 وب را به عنوان پلتفرمی که در آن برنامه های نرم افزاری به جای رایانه های رومیزی ساخته می شوند، آزار می دهد. این امر به توده‌های کاربران امکان می‌دهد در تولید محتوا در شبکه‌های اجتماعی، وبلاگ‌ها، سایت‌های اشتراک‌گذاری و غیره مشارکت کنند. با این حال، وب 2.0 تا حد زیادی غول های فناوری متمرکز را قدرتمند می کند و نظارت و تبلیغات استثماری را امکان پذیر می کند.

حال که وب 3.0 دارای یک مزیت اصلی است و پروتکل بلاک چین غیرمتمرکز را فعال می کند و افراد را قادر می سازد به اینترنت متصل شوند که در آن مالکیت داشته باشند . این مزیت بیشتری نسبت به وب دارد که در آن شرکت های غول پیکر متمرکز، سهم اصلی وب را بر عهده دارند و می توانند درصد زیادی از سود را به دست آورند.وب 3.0 به تسهیل ارتباط بیشتر بین منابع داده کمک می کند. در نتیجه، تجربه کاربر به سطح دیگری از اتصال تبدیل می شود که از تمام اطلاعات موجود در اینترنت استفاده می کند.

 

  1. پردازنده های دستگاه موبایل

برای جذب عموم مردم  برای واقعیت افزوده ، پردازنده‌های نسل هفت تلفن همراه نیاز خواهد بود .

متاورس  به پردازنده‌های موبایل فوق‌سریع کوچکی نیاز دارد که می‌توانند روی عینک‌هایی با ظاهر معمولی، دستگاه‌های واقعیت مجازی، پردازنده‌های موبایل نصب شده و برای کنترل گرافیک‌های فوق‌العاده واقعی با تأخیر کم و نرخ‌های بروزرسانی بالا (فریم‌های بالا در ثانیه ) نیاز دارد.

  1. واقعیت ترکیبی

واقعیت ترکیبی از تلفیق واقعیت مجازی و واقعیت افزوده بوجود آمده است که محیطی کاملا تعاملی و هیجان انگیز برای کاربران ایجاد میکند ، واقعیت ترکیبی زمانی ایجاد می‌شود که کاربر بتواند مستقیماً با Metaverse در یک محیط فیزیکی تعامل داشته باشد.

 

  1. فناوری اینترنت اشیا در Metaverse

یکی از کاربردهای IoT در Metaverse جمع آوری و ارائه داده ها از دنیای فیزیکی است. اگر بتوانیم به اینترنت اشیاء کنونی (IoT) متاروزها را اضافه کنیم، شتاب اقتصاد ما در سطح کاملاً جدیدی خواهد بود.

اینترنت اشیا ممکن است محیط سه بعدی را به تعداد زیادی از دستگاه های دنیای واقعی به طور یکپارچه متصل کند. در Metaverse، این امکان (IoT) تولید شبیه‌سازی‌های بلادرنگ را فراهم می‌کند. اینترنت اشیا می‌تواند از هوش مصنوعی و یادگیری ماشینی برای مدیریت داده‌هایی که جمع‌آوری می‌کند برای بهبود بیشتر محیط متاورس استفاده کند.

 

نتیجه :

در حالی که Metaverse هنوز در مراحل اولیه توسعه خود است، بسیاری از مشاغل در حال حاضر به دنبال امکانات آن هستند. Decentraland و The Sandbox تلاش‌های قابل توجهی در بخش کریپتو هستند، اما شرکت‌های بزرگی مانند مایکروسافت، انویدیا و فیس‌بوک نیز درگیر آن هستند. ممکن است انتظار ویژگی‌های جدید و جذابی را در این جهان‌های مجازی و بدون حاشیه داشته باشیم زیرا فناوری‌های AR، VR و هوش مصنوعی در حال تکامل هستند.

 

14 متاورس  سال 2022

14 متاورس که می توانید در سال 2022 وارد شوید 

پلتفرم های متاورس

  1. جعبه شنیSandbox
  2. دسنترالندDecentraland
  3. Axie Infinity
  4. Sorare
  5. ایلوویوم
  6. متاهرو
  7. مرتفع
  8. همسایه من آلیس
  9. بلوتوپیا
  10. ارتا
  11. ستاره اطلس
  12. فضای سومنیوم
  13. فوق العاده
  14. معادن دالارنیا

14 متاورس سال 2022

چیزی که به عنوان یک مفهوم در صنعت بازی آغاز شد، به دنیای کاملاً متفاوتی از سه بعدی معروف به Metaverse تبدیل شده است. و هر شرکتی در بخش فناوری یا سرگرمی بخشی از آن را می‌خواهد.

ما در حال حرکت به عصر سورئال دنیای دیجیتال هستیم. فن آوری هایی مانند هوش مصنوعی و واقعیت افزوده در جهان طوفان به پا کرده است.

متاورس دنیایی است که وجود ندارد، اما شما به هر حال آن را می بینید و تجربه می کنید زیرا همه چیز مجازی است. اگر در درک این اطلاعات مشکل دارید، فیلم های تخیلی مانند Matrix و Ready Player One را به یاد بیاورید. به یاد بیاورید که چگونه در ماتریکس، به محض اینکه به برق متصل شدند، در جهان های کاملاً متفاوتی فرو رفتند، که به شیوه هایی ناشناخته برای واقعیت های دنیایی که ما در آن زندگی می کنیم، عمل می کردند.

همه در این دنیا هوس تجربه های تازه و جدید دارند. این امر مفهوم کاملاً جدیدی از سرگرمی را به وجود آورده است که به عنوان یک تجربه همه جانبه شناخته می شود، که اصل و کتاب مقدس متاورس است. با یک کلیک یک دکمه، می توانید احساس کنید که در جنگل های آمازون هستید یا زندگی در مصر باستان چگونه بوده است.

بر اساس بررسی اخیر بازار، گزارش شده است که ارزش بازار جهانی واقعیت مجازی و واقعیت افزوده در حدود 2.6 میلیارد دلار در سال 2018 است و انتظار می رود تا سال 2025 به تقریباً 815 میلیارد دلار افزایش یابد.

این مقاله در مورد متاورس های مهم در حال حاضر صحبت می کند و تجربیات فراگیر خارج از جهان را در اختیار شما قرار می دهد که قبلاً هرگز نداشته اید.

بنابراین، مراقب این 14 متاورس سال 2022 باشید.